با تأکید خوانده شود : " مثلا نویسنده .. "

 تاریک روشن ...                      تاریک روشن ...

خاموش و روشن نکن این رویاهای کاغذی را ...

سرد نیست این آیینه بدون من و تو .../ وقتی نور نیست باوری هست برای خاموشی . . .

 


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

آرامشم بخش ترین   قُرص است .../ این قُرص ماه . . .

این روی ماه تو ...


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

تو! تعبیر نگاه عاشق خدایی . . .

نگاهم کن ...


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

من در ادامه ی دستهایت بوده ام .../ میان نوشته های و خط های آشفته . . .

با دستهای تو زاده شدم میان این صفحه . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

خبری بگیر از من

  از واژه های دیوانه ...

صدایم کن

 بخوان ...

در این کتاب های پوسیده .. .

نگاهم کن!

تو دریایی ...

 منم تنها و غمگینم ...

چشمات مهتابِ

  توی این روزهای افسردم ...


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

قاصدک!باوری محال نیست دیدن یار ...

خبری ببر . . .

-------------------

 

اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي

 

 


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

قافیه های شعر هایم کجا ! 

موهای تو کجا . . .!


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

گمان کنم هزاران سال است خاموش مانده این شصت برگ پوسیده از احساس .../ به زانوهای این نور تکیه کرده اند این واژه ها ...

تاریک که باشد پاییز سیاه میشود از رنگ ها . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

مثل همین هوای عید .../ آبی به رنگ بالهای فرشته ها .../ روزهایم آبی ست .../ پر از ماهی های تُنگ این  ذهن زیبا ...

تو یعنی زیبا . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

همین چند لحظه پیش باوری این واژه ها را عوض کرد . . .

از ما که گذشت ...


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

مُسکن ها چیزی جز دروغ  ندارند .../ برای این دردهای لعنتیِ من . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

قلمروِ سکوت ماه را نشانم بدهید .../ دلتنگی هایم از مرز گذشته .../ باد کمی با اشک مهتاب سکوت پیشه کنم . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

اکنون تو اینجایی .../ صدایی شبیه دوست .../ نوشته های به رنگ دلتنگی .../ شاید من نمیبینم .../ شاید این سکانس هنوز باقی ست ..

/ ماه گوشه ای نشسته .../ منتظرِ شروع تو ...

ابر اما گونه های ماه را پاک میکرد .../ این یعنی تولد تو . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

هوس کردم زیر سایه ی پلک های تو بنشینم .../ آرامش خوبی دارد سایه های سیاه . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

میپیچد مثل پیچک .../ بر تن  عریان شب .../ بر پشت بام های غم آلود شهر این ماه . . ./

ماه عسل . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

قلب من پوسید زیر خاک .../ دلم هنوزم چشم براه ست . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

غرابت این همه تنهایی را دادم .../ اسارت پروانه ها در پیله هایشان کافی نبود . . .؟!


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

فکر کنم پاییز شده .../ موهای مادرم سفید شده . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |

یک ستاره نرکید .../ خیابان ساکت و آرام شد .../ باد وزید و خاطره ها را برد ...

ماه گریست .../ پنجره ای باز شد .../ دستی آمد و ماه را نوازش کرد / برگیسوان شب نور بخشید ...

مـــاه سکوت کرد .../ خاطره ها روشنی بخشیدند . . .


برچسب‌ها:
ادامه مطلب
+ تاريخ برچسب:,ساعت نويسنده امید سایه |